سفر
اواسط خرداد (سال 1390)، تعطیلات دو روزه وسط خرداد دقیقا به تعطیلات آخر هفته چسبیده بود. بنابر این تصمیم گرفتیم توی این ایام ترتیب یک مسافرت رو بدیم از اونجا که می دونستیم تو ممکنه توی راه خسته بشی فاصله های کوتاه رو در نظر گرفتیم. سنندج، شیراز، همدان ... تا اینکه مامان کبری گفت اگه بریم ایلام باهامون میاد تا به دوستش سر بزنه. بودن مامان کبری کنار ما برامون قوت قلب بود و از طرف دیگه من دلم برای شکوه خانم دوست مامان خیلی تنگ شده بود. بنابراین همراه مامان کبری راهی ایلام شدیم. تمام مسیر رفتن به سمت ایلام گرد و خاک غلیظ بود و من واقعا از این اقبال بد شاکی بودم ولی همین که به ایلام نزدیک شدیم گرد و خاک هم کمتر شد و تا بعد از ظهر اون روز کامل برطر...
نویسنده :
مامانی
9:44